گوشی همراه برای رسیدن به شارژ به پای تو سوخت...
من نیز برای رسیدن به تو به پای گوشیم سوختم...
من و تو و گوشی
آخرین مطالب
- ۰۷ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۰۴ رفتن
- ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۵۵ گوش زد
- ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۷:۱۷ نخستین برف 93
- ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۷:۱۴ یلدا
- ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۷:۱۰ مرغ دل
- ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۷:۰۴ جیک جیک مستانه
- ۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۹:۴۲ لذت دوست داشتن
- ۱۱ آذر ۹۳ ، ۲۲:۴۳ عشق بازی
- ۱۱ آذر ۹۳ ، ۲۲:۴۰ کاریکلماتور زمان
- ۱۱ آذر ۹۳ ، ۲۲:۲۹ خیاط
آن روز خدا نیز از دیدنت خوشحال بود و به پایت باران ریخت....
روز زیبایی بود...
روز دیدار ...
گاهی ی سری حرفها آنقدر گرون تموم میشه که باید واسه پرداخت بهاش تمام حسابهای بانکیترو خالی کنی....
نوشته ی دفتری که برایم ورق زدی حرف دل خودت بود که به پایم نوشتی....
حس عاشقی نگیر، نگزار رز دلبندت شود....
اگر عاشقش بودی تمام رزهای قرمز را سفید می دیدی..
اگر از حال ما پرسی، زتو گویم ز احوالم..
چو نیستم عاشق و معشوق، زخوبی ست اندر این حالم...
اگر روزی شوم عاشق، مثال ماه شود معشوق، ز نزدیکش روم تا آن رخ نورانیش بینم....
چو باشد نورش اندر نور،نباشد همچو آواز دهل از دور، دگر منزل کنم در نور...
چو لیلایم، شوم مجنون، دگر دیوانه و دلخون...
همچو یعقوب کور، بینایش شوم، در فراغش لال و کر تا که ز دیدارش شوم...
دائم السجده ز محرابش شوم........
پس نگنجد این چنین احوال در سیر زمان، فرصت این عاشقیه بی امان...
اندر این آشفتگیه عاشقان، نیست در حدِّ زمان و این مکان....
گر بیاید فرصتی در دور دست، وز ندانم آن زمان دیگر مجالی نیز هست؟؟
تا که باشد روزِ یک اندر دو روز ، بی دریغ عاشق شوم در هر دو روز.
دلم را به دریا زدم و با دل دریاییت به زیارت دریا آمدم..
دلت همیشه دریایی دریا
......
دلت را به عمق دریا به سنگی گره بزن، امواجش زود دلت را میکنند.
...........
آمده ام تا آغاز پاییز را به دریا گوش زد کنم.
.............
علت جزر و مددّت را فهمیدم دریای من
*******************************************************
دریایت عمق ندارد.....فقط دریا دریاست، قشنگی دریا به اعماقش است
به دل بستن های دل های ساده، به امید های صیاد دلداده
به شادی کودکی روی ماسه ها، به رقص ماهیان در زیر آبها
دریا حس باران را می فهمد، باران با دلبری که میکند به دریا اعتماد دارد
تنها دریاست که نگاهت را میخواند
گوش کن..........................
با تو حرف می زند
دلبری کنی تو را می برد، ولی دل شکستن بلد نیست، پاییزش دل می سپارد..
پاییزتان دریاییی..
دلیل اعتیادم بودی...اعتیادِ با تو بودن را دوست دارم. حال نمی دانم میخواهم تو را ترک کنم یا اعتیادم را....خمارم و بیتاب. صدای تو از جنس آرامش است....هوم
زمانی که آدرس دلم را عوض کردم کاش خودت پیدایش میکردی.....حال که مقابلم نشسته ای و دست در دستم گذاشته و به چشمانم زل زدی و میگویی بگو......هوم
نوشته های دل زیاد است ، زبانم لال و دستانم غلاف و حرف دل در دل.............
یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم تو چه باشی چه نباشی نگهش میدارم.
