حلول ربیع و زمستان هر دو نمایان شد
آسمان کلّه کشان برف ریزان شد
ربیع و برف، بهار قهمری و سپیدی
حلول ربیع و زمستان هر دو نمایان شد
آسمان کلّه کشان برف ریزان شد
ربیع و برف، بهار قهمری و سپیدی
حافظ ز محفل انس و یار خواند:
صحبت حکام و ظلمت شب یلداست.
دل نیز چو یلدا طولش زیاد ماند
از حضور خورشید در آسمان یلداست
مرغ قفس دلم را پر دادم و رفت....
زندگی اش را در رهایی می دید،
دانم که تاب نیاورد
..................بیرون دنیا جای نفس نیست........
دنیایش دلم بود و دلم دنیایش
ولی .....
دلم بود و خواسته ی دلش