قیامت چه زود می آمد وقتی قهر میکردیم تا روز قیامت....
رفتم از کنارت که تنها نباشی...
آزارش دادی می دانستی در زار عشقش فقط آه تو بود
ما بودن یعنی یا من یا او
بازی عشق سه نفره است...نفر سوم رقیب است...
قیامت چه زود می آمد وقتی قهر میکردیم تا روز قیامت....
رفتم از کنارت که تنها نباشی...
آزارش دادی می دانستی در زار عشقش فقط آه تو بود
ما بودن یعنی یا من یا او
بازی عشق سه نفره است...نفر سوم رقیب است...
تنها نبودنت را بارها گوش زد کردی...
این
من
بودم
که
پشت گوش رد کردم
جای سیلی ها رو به نمایان است....
حلول ربیع و زمستان هر دو نمایان شد
آسمان کلّه کشان برف ریزان شد
ربیع و برف، بهار قهمری و سپیدی
حافظ ز محفل انس و یار خواند:
صحبت حکام و ظلمت شب یلداست.
دل نیز چو یلدا طولش زیاد ماند
از حضور خورشید در آسمان یلداست
مرغ قفس دلم را پر دادم و رفت....
زندگی اش را در رهایی می دید،
دانم که تاب نیاورد
..................بیرون دنیا جای نفس نیست........
دنیایش دلم بود و دلم دنیایش
ولی .....
دلم بود و خواسته ی دلش
لذت نداشتن
و
انتظار داشتنش
زیباست و دور از دیده نیست،
به محض به دست آوردن
از دهن می افتد و گم میشود در پس دیده..
چیزی که دوستش داری ونمیخواهی از دستش بدهی
دعا کن هیچ وقت به دست نیاوری...
گر بگویی با منی ،لاف و دروغی بیش نیست
تو در ایامی سپاری ،که دگر نیز نیست
گر تو باشی و نباشی عاشقی سر میدهم
از تمام عشق بازیت، خیالی بیش نیست
بعد ها تاریخ از ما به عنوان کاریکلماتور زمان یاد خواهد کرد
نمایشگاه کتابشان در مصلی و نماز جمعه شان در دانشگاه برگذار می شد
ای کاش زمانی که میبریدی و می دوختی لااقل خیاطی بلد بودی
و به جای سوإ زن سوزن دستت میگرفتی...
در معادله ای که راه انداختی جوابش دلخوریس یا دل خوری؟؟؟
تنها رقاص سازهای بی نت و بدون ملودیت من بودم.
پس بنواز که نواختنت به موسیقی دل نزدیک است